۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

اندیشمندان آنارشیسم : رودلف روکر


آنارشیست معروف دیگر نیمه اول قرن بیست است که میان سالهای 1873-1958 زندگی نمود. او در آلمان در کنار رود راین در خانواده ای مرفه و چاپخانه دار بدنیا آمد و خود نیز شغل چاپ و تعمیر کتاب را آموخته بود. روکر تحت تاثیر باکونین، آنارشیست شد و از طریق نوشته های کروپتکین به سوسیالیسم کمونیستی روی آورد. تعقیب و تهدید و خطر دستگیری به دلیل فعالیتهای آنارشیستی باعث شدند که او به فرانسه فرار نماید. بعدها در لندن باشخصیت های آنارشیستی بین المللی مانند لنداور و کروپتکین آشنا گردید و در سال 1933 با بقدرت رسیدن نازیها در بخشی از اروپا، او به آمریکا مهاجرت کرد. آثار او حتی امروزه به زبانهای گوناگون ترجمه می شوند. شاهکار او "تصمیم مغرب زمین" است که در سال 1937 باعنوان "ناسیونالیسم و فرهنگ"به زبان انگلیسی منتشرگردید. این کتاب امروزه یک مرجع آنارشیستی بحساب می آید. روکر ماتریالیسم تاریخی مارکس را "قدرگرایی تاریخی-دیالکتیکی" نامید. او جبر پروسه تاریخی را خلاف مارکس، سوسیالیسم نمی دانست و به رد مفهوم "سوسیالیسم علمی" مارکس پرداخت و مدعی شد که سوسیالیسم بدون علم ممکن نیست ولی تئوری سوسیالیسم را نمی توان علم دانست. او همچون سایر آنارشیستها می گفت که سوسیالیسم دولتی مانند سوسیالیسم شوروی و کشورهای اقمار، سوسیالیسم پادگانی و کاپیتالیسم دولتی هستند، و می گفت که مارکسیستها نخستین بار مفهوم دولت مطلق را به فاشیستها آموختند چون آنان می خواستند حتی انسان را دولتی نمایند. روکر مهمترین دشمن سوسیالیسم را غیر از دیکتاتوری، کاپیتالیسم دولتی مانند نظام شوروی سابق می دانست و می گفت که دیکتاتوری با پرچم ماکسیسم نیز قابل سرزنش است و باید مورد مبارزه کمونیستها قرارگیرد. روکر در جوانی بعنوان پیشه ور به نقاط مختلف اروپا سفرکرده بود و از این طریق با محافل آنارشیستی غیرآلمانی آشناشد. او سالها در پاریس و لندن بصورت پناهنده سیاسی زندگی نمود و گرچه خود یهودی نبود ولی برای محافل آنارکوسندیکالیستی کارگری یهودی مقاله نوشت و آنان را در مبارزه مطبوعاتی برای اهداف آنارشیستی، یاری نمود. روکر بعد از پایان جنگ جهانی اول، در سال 1919 به آلمان بازگشت و در انترناسیونال آنارکوسندیکالیستی، فعال شد. بانشرکتاب "ورشکستگی کمونیسم دولتی روس"در سال 1921 مدعی شد که در شوروی نه دیکتاتوری یک حزب بلکه دیکتاتوری مشتی مرد بلشویک که حتی مطیع حزب خود نیستند، حاکم است، به این سبب انحصار قدرت در دست چندنفر، کم خطرتر از انحصار مالکیت در نظام سرمایه داری نیست. روکر بیوگرافی هایی نوشت که سهم مهمی در تاریخ جنبش آنارشیستی دارند؛ از آنجمله: "زندگی یک شورشی" پیرامون زندگی مبارزی بنام "موست". روکر در سال 1958 در امریکا در تبعید و دور از وطن درگذشت. او در امریکا با شعار "تبلیغ و ترویج از طریق ترور و بمب " خواهان مبارزه مسلحانه و خشونت آمیز شده بود. از جمله آثار او: خاطرات یک آنارشیست آلمانی، مجموعه مقالات، و ناسیونالیسم و فرهنگ، هستند.

اندیشمندان آنارشیسم : اریکومالاتستا


اریکو مالاتستا در ۱۴ دسامبر ۱۸۵۳ در یکی‌ از شهر‌های جنوبی ایتالیا به دنیا آمد. او به عنوان یک آنارشیست و پایه گذار آنارشیسم ایتالیایی، بین سالهای 1853-1932 زندگی نمود. وی پدر و مادری مرفه داشت. با این وجود بیشتر عمر خود را در تبعید گذراند و در مجموع بیش از ۱۰ سال زندگی‌ خود را در زندان سپری کرد. اولین باری که به زندان افتاد فقط ۱۴ سال س‌ن داشت که علت آن نامه نگاری به پادشاه ویکتور امانوئل دوم بود که از شرایط بی‌ عدالتی محلی گله و شکایت داشت.
او بیشتر عمر خود را صرف افکار انقلابی کرد و این افکار را در روزنامه‌ها و مجلات در تبعید نشر و گسترش میداد و به گونه ای پایه گذار آنارشیسم در ایتالیا محسوب می گردد.انارشیسم ایتالیا غالبا متکی به نظرات باکونین بود. مالاتستا مخالف سرسخت مبارزات پارلمانی برای بقدرت رسیدن بود. او بعد از ترک ایتالیا در سال 1878 یک زندگی سرگردان اودیسه ای داشت که خاص بعضی از انقلابیون سازش ناپذیر است. وی بعد از ترک آلمان و مصر به سوئیس رفت و در آنجا با کروپتکین آشناشد. او از سال 1900 در انگلیس زیست و از طریق شغل برقکاری امرار معاش نمود. وی بعداز سوء قصد یک آشپز آنارشیست به پادشاه ایتالیا یعنی اومبرتو اول درسال 1878، به سبب تعقیب آنارشیستها، ایتالیا را ترک نموده بود. چون او دهها سال قوی ترین موتور جنبش آنارشیستی بین المللی بود، دائم در کشورهای مختلف تحت تعقیب، اخراج، زندان و زیر نظر بود. مالاتستا بجای ترورف ردی، خواهان مبارزه جمعی بود. او گرچه جنبش سندیکایی را رد نمی کرد ولی در مقابل آن شکاک و انتقادی بود. وی می نویسد که آنارشیستها نباید تنها متکی به طبقه کارگر باشند چون بجای رهایی یک طبقه باید برای آزادی بشریت از سه زنجیز: اخلاق، سیاست، و اقتصاد سرمایه داری کوشید. مالاتستا درسال 1930 به ایتالیا بازگشت ودرسال 1932 در آنجا درگذشت. او حتی تاسن 80 سالگی به شغل برقکاری مشغول بود. ورنون ریچارد درباره او گفته بود که : مالاتستا فعالترین و واقعگراترین آنارشیست میان آنارشیستهای اروپا بود. از جمله آثار او: به سوی آنارشیسم می باشد که توسط نسیم روشنایی به فارسی ترجمه شده و در فضای مجازی موجود است. برای اطلاع از دیگر آثار و تاریخ نگاری زندگی او به اینجا مراجعه کنید.