۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه

مانيفست آنارکو فمينيسم


فدراسيون فيمينيست هاي آنارشيست
ترجمه : امين قضايي

(توضيح: خاستگاه مانفيست آنارکو فمينيسم در نروژ است . مانيفست آنارکو فمينيسم خلاصه اي از برنامۀ سياسي فمينيسم است که در سومين کنگره فدراسيون نروژ 1 تا 7 جون 1982 مورد توافق اجماع قرار گرفت.)
اکثر زنان سراسر جهان هيچ گونه حق تصميم گيري در باره مسائل مهم زندگي خود ندارند . زنان از دو قسم ستم رنج مي برند :
1ـ ستم اجتماعي عمومي که بر کل مردم روا داشته مي شود و 2- ستم جنس گرايي ثانوي - ستم و تبعيض به خاطر جنس شان
پنج شکل عمده از ستم وجود دارد :
1 ـ  ستم ايدئولوژيکي ـ تلقين عقايد توسط سنن فرهنگي ، مذهب ، تبليغات و پروپاگاندا . دخالت در عقايد و بازي با احساسات و حساسيت هاي زنان . رفتارهاي شايع مستبد و پدرسالارانه و طرز فکر سرمايه دارانه در تمامي مناطق جهان.
2 -  ستم دولتي ، اشکال سلسله مراتب سازماني که فرامين و احکام از بالا به پايين در روابط بين افراد و نيز در آنچه به اصطلاح حوزه خصوصي ناميده مي شود.
3 -  استثمار و سرکوب اقتصادي ، به عنوان يک مصرف کننده و يک کارگر در خانه و مشاغل کم حقوق زنان
4 -  خشونت مورد حمايت جامعه و حوزه خصوصي خشونت غير مستقيم از طريق اجباري که در اثر نبود جايگزين ها يا آلترناتيوها موجب مي شود و يا خشونت مستقيم فيزيکي .
5 -  فقدان سازماندهي و ستم حاصل از نابساماني که موجب از بين رفتن مسئوليت وايجاد ضعف و انفعال مي شود.
اين عوامل همراه با يکديگر عمل مي کنند و در چرخه اي بدسگال يکديگر را تقو يت مي نمايند . هيچ اکسيري براي شکستن اين حلقه وجود ندارد اما شکست ناپذير نيست .
آنارکوـ فمينيسم دربارۀ آگاهي است . آگاهي که قيموميت ها را از بين مي برد . از اين روي اصول جامعه آزاد به تمامي بر ما آشکار مي گردد.
آنارکو فمينيسم به معني استقلال و آزادي زنان در جايگاهي برابر با مردان است . سامانه و زندگي اجتماعي که هيچ کس در آن برتر و فراتر از ديگري نيست . هر کسي اعم از زن و مرد در آن مشارکت دارد . اين امر تمامي سطوح زندگي اجتماعي همچنين حوزه خصوصي را نيز در بر مي گيرد.
آنارکو فمينيسم بدين معني است که زنان خو د تصميم گيرنده اند و مسئوليت مسائل خود را خود بر عهده مي گيرند ، در مسائل خصوصي به طور شخصي و در مسائلي که با زنان ديگر مرتبط است با همکاري ديگر زنان . در باب موضوعاتي که به هر دو جنس مربوط است اساساً و ذاتاً زنان و مردان بايد در جايگاهي برابر تصميم گيرنده باشند.
زنان در مورد بدنهاي خود بايد شخصاً تصميم گيرنده باشند و دربارۀ موضاعاتي مانند بارداري و زايمان در ميان خود زنان تصميم گيري شود. به طور فردي و جمعي بايد بر عليه هر گونه سلطۀ مردانه ، گرايش هاي کنترل و مالکيت بر زنان ، قوانين زن ستيز و به نفع استقلال و خودمختاري اقتصادي و اجتماعي زنان مبارزه نمود.
مراکز مربوط به مواقع بحراني ، مراکز مراقبت هاي روزمره ، گروه هاي مباحثه و مطالعه ، فعاليت هاي فرهنگي زنان و غيره بايد تأسيس شده و خود زنان هدايت آن را برعهده گيرند. خانواده هستۀ پدرسالار سنتي مي بايست جاي خود را به اجتماعات آزاد ميان زنان و مردان با حقوق برابر براي تصميم گيري در هر دو بخش و با احترام به خودمختاري و تماميت هر فرد بدهد .
ساختار زندگي و کار مي بايست به طور بنيادي تغيير کند ، با کار پاره قوت بيشتر و تعاون سازمان يافته تر در خانه و جامعه .تفاوت بين کار مردان وزنان مي بايست از بين برود . مردان نيز درست به اندازه زنان بايد مسئوليت پرستاري و مراقبت از کودکان را برعهده بگيرند.
قدرت زنانه و يا نخست وزيرهاي زن نه اکثريت زنان را به نهايت مقام خود مي رساند و نه ستم را بر مي اندازد . فمينيست هاي بورژوا جنگ براي آزادي زنان را به انحراف کشانده اند . براي اغلب زنان هيچ فمينيسمي بدون آنارشيسم وجود ندارد . به بيان ديگر آنارکو فمينيسم به دنبال قدرت زنان يا نخست وزيرهاي مونث نيست بلکه به دنبال سامانه اي بدون قدرت و بدون نخست وزير است.
ستم مضاعف زنان مبارزه و سازماندهي مضاعفي را مي طلبد : از يکسوي در فدراسيون هاي فمينيستي و از سوي ديگر در سازماندهي آنارشيستها.آنارکو فمينيسم نقطۀ اتصال اين دو سازماندهي دوگانه است.
يک آنارشيسم جدي مي بايد فمينيست نيز باشد در غير اين صورت مسئله او يک شبه آنارشيسم پدرشاهانه است ونه آنارشيسم واقعي. وظيفۀ آنارکو فمينيسم تأمين وجهه اي فمينيستي در آنارشيسم است. هيچ آنارشيسمي بدون فمينيسم وجود نخواهد داشت .
نکته اساسي در آنارکو فمينيسم اين است که تغييرات مي بايست امروز آغاز شوند ونه فردا يا بعد از انقلاب . انقلاب هميشگي خواهد بود. ما بايد کار خود را امروز با مشاهدۀ ستم موجود در زندگي روزمره و شکستن اين الگو اينجا و اکنون آغاز کنيم.
ما بايد مستقل عمل کنيم بي آنکه حق تصميم گيري خود را به رهبران حواله کنيم تا در مورد آنچه را که ما مي خواهيم و بايد انجام دهيم تصميم گيري کنند : ما همه بايد خودمان شخصاً در مورد موضوعات شخصي تصميم گيري کنيم و در مورد موضوعات مربوط به زنان با تمامي زنان و در مورد مسائل عمومي با مردان نيز

1 نظرات:

Unknown گفت...

http://balatarin.com/permlink/2010/2/15/1953919

http://andishehnovin.blogspot.com/2010/02/blog-post_15.html

ارسال یک نظر